خميازه‌ي هر روزه

پر كرده دهان زندگي را.

«كَرَت»هاي «دريايي»[1]

قيلوله‌ي هميشگي‌شان را در خوابند.

دستي به چيدن خرما و انبه نيست

كه آفت و بي‌آبي درازدست‌تر.

جاده‌هاي پير و گَر زده

شرجي و آفتاب سوزان را

در شرم سكوت و تنهايي دراز كشيده،

شب‌ها

ميزبان «شوتي»[2]‌هاي هميشه‌اند.

 

آي!

خرده نگيريد

بر دختران سوخته چون زندگي

وقتي كه از چال‌آب دره‌ها

پر مي‌كنند مشك‌هاشان را.

كه اين‌جا

گاهي هسته‌ي خرما به آسياب مي‌برند

 

1- كرت دريايي نام درختي است در استان هرمزگان و شبيه چتر كه دامن بر خاك مي‌گسترد.
2- در مناطق جنوب قاچاقچياني را گويند كه شب‌ها با موتورسيكلت‌ها و ماشين‌هاي سريع‌السير، جنس‌هاي خود را جابه‌جا مي‌كنند.